طرح پزشک خانواده؛ طرح حمایتی پزشکان بی کفایت!
“پزشک خانواده”؛ اصطلاحی که با خود مفاهیم و انتظارات متعددی را حمل می کند. مانند: پزشکی که توسط بیمار انتخاب شده، پزشک در دسترس، پزشکی که بتوان تلفنی از وی مشاوره خواست، پزشکی که در صورت لزوم بیمار را در خارج از مطب ویزیت کند، پزشکی که سوابق پزشکی و بهداشتی بیمار و خانواده وی را به خوبی می شناسد و مدارک مربوطه را بایگانی می کند و . . .
این ها برخی از مفاهیم همراه با عبارت “پزشک خوانواده” است.
پزشک خانواده در ایران “قانون” شده و به تصویب مجلس رسیده است. طرحی که روی کاغذ مفاهیم و خدمات بسیاری را با خود همراه دارد. اما در اجرا جز زحمت و اجبار در مراجعات پزشکی، تا کنون منفعتی برای مردم نداشته.
هر پزشک سهم مشخصی از بیمار را می تواند تحت پوشش بگیرد.
سهمیه بندی بیماران هیچ ارتباطی با کفایت و تجربه پزشک ندارد.
مردم مجبور هستند تا فرصت را از دست نداده اند به نزدیکترین پزشک خانواده در محل سکونتشان مراجعه کنند. اگر در تشکیل پرونده تعلل کنند دیگر قادر به مراجعه به پزشک مدنظرشان نخواهند بود و باید از میان پزشکان باقیمانده که کمتر مورد اقبال مردم هستند یکی را به اجبار انتخاب کنند.
از پرونده پزشکی بیمار هم هیچ خبری نیست. بیمار در هر مراجعه باید همه مدارک و سوابق پزشکی خود را همراه داشته و هر بار، از ابتدا، از سیر تا پیاز سوابق خود را برای دکتر شرح دهد(البته اگر پزشک بپرسد!؟).
شماره تماس پزشک … ؟؟؟!(بی خیال)
نظام ارجاء؛ یعنی: 1- مراجعه به منشی مطب. 2- کندن یک برگ از دفترچه. 3- پرداخت حق ویزیت (نیازی به رویت جمال پزشک ندارد). 4-انتخاب یک متخصص به دلخواه بیمار؛ و یا در صورت وجود زد و بند های پزشکی میان این پزشک عمومی با پزشکان متخصص، فقط امکان ارجاع به متخصصین همین، باند(مافیا) پزشکی، مقدور خواهد بود. 5- تکمیل و ممهور نمودن فرم ارجاء توسط منشی زحمتکش. به طور کلی این فرآیند یک طرفه بوده و کسی به دنبال جواب پزشک متخصص و درج در پرونده بیمار، نخواهد بود.
این طرح در عمل فقط به یاری پزشکان کم تجربه و کمتر شناخته شده آمد و این قشر از اصناف جامعه را زیر چتر حمایتی خود قرار داده است.
بیمار پرتوقع و زیاده خواه هم باید کوتاه آمده و سکوت کند. چرا که این طرح یک “قانون” است و لازم الاجرا.