واکسینه کردن نظام به تاخیر افتاد

سلام.

تایید صلاحیت نامزد های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از طرف شورای نگهبان اعلام شد.

در میان احراز صلاحیت نشده ها دو نامزد خبر ساز شدند. آقایان علی اکبر هاشمی رفسنجانی و اسفندیار رحیم مشایی.

شخصا حضور این دو کاندیدا را در جمع نامزدها تایید صلاحیت شده و در جهت خلق حماسه سیاسی و واکسینه کردن نظام لازم و مفید میدانستم.

با توجه به شناختی که از ذائقه رای دهندگان به دست آورده ام به یقین میدانم که هیچ یک از این دو نفر، امکان کسب اکثریت آراء را نداشتند و به نوعی “کبریت بی خطر” صحنه رقابت انتخاباتی بودند.

حضور رفسنجانی لازم بود تا همه دنیا، تمام توان حداقلی اصلاح طلبان غربگرا را بار دیگر به نظاره بنشینند و توهم اکثریت، شکسته شود.

اما حضور مشایی را ضروری تر از رفسنجانی و به منزله یک “واکسن” لازم برای نظام میدانم.

تزریق واکسن، کمی درد داشته و ممکن است فرد را، چند روزی تحت تاثیر خود، قرار دهد. اما در نهایت، ارگانیسم های دفاعی بدن، فرد واکسینه شده را برای زمانی طولانی یا حتی تا آخر عمر، در مقابل آن نوع بیماری و ویروس محافظت می نماید.

مشایی باید می آمد تا برخی آموزه ها و باور های “عادت شده” در جامعه و مراکز علمی-مذهبی را به چالش می کشید.

با اینکه نامزد مورد تایید بنده فردی غیر از مشایی بوده و هست؛ اما کما کان معتقدم که

“جریانی مرموز” و انحصار طلب، با تحریف سخنان مشایی و سانسور دفاعیات وی، بزرگترین “ظلم گروهی” تاریخ انقلاب را در حق یک فرد، انجام دادند.

هیچگاه به مشایی فرصت دفاع از خود داده نشد. همه راه های ارتباطی وی با مردم را هم به بدترین شکل، سانسور نمودند.

اما این به ظاهر دوستان انقلاب، با این گونه اعمال خود، بزرگترین خسارات را به نظام وارد آوردند. چراکه این انقلاب، یک انقلاب ایدئولوژیک و اعتقادی بوده و حیات آن در گرو زنده نگه داشتن ایدئولوژی بنیادین آن، در برابر انواع حملات نرم و تهاجم های فرهنگی است.

این جریان انحصار طلب با حذف شدید عقاید متفاوت با اندیشه و باور های خود؛ و نه لزوما مخالف؛  امکان پویایی و نشاط فکری را از جامعه اسلامی ربوده و تکصدایی را حاکم نموده اند. این “جریان مرموز” همان جریانی است که تا امروز در برابر تاکیدات ماکد و مکرر مقام معظم رهبری در خصوص راه اندازی کرسی های آزاد اندیشی مقاومت کرده  و در این راه، به اشکال مختلف(عموما اعتقادی-امنیتی) مانع تراشی می کنند.

علت تاکید رهبری بر لزوم شکل گیری جلسات بحث و مجادله در قالب کرسی های آزاد اندیشی نیز همین است. چراکه ایشان با احاطه کامل بر مبانی فکری امام خمینی(ره) و انقلاب، انواع واکسن های فکری و اعتقادی را برای زنده نگه داشتن نظام و اندیشه انقلابی امام و امت انقلابی لازم و ضروری میدانند.

مقام معظم رهبری می فرمایند: “اگر بخواهیم در زمینه گسترش و توسعه واقعىِ فرهنگ و اندیشه و علم حقیقتاً کار کنیم، احتیاج داریم به این‏که از مواهب خدادادى و در درجه اوّل آزاداندیشى استفاده کنیم(۵) آزاداندیشى -که شرطِ لازم براى رشد فرهنگ و علم است-(۶) میتواند یک جریان سیال فکرىِ بسیار با ارزشى را در جامعه به راه بیندازد.(۷) “ 

 

مشایی، این، ظاهرا ویروس فکری ضعیف، می توانست نقش بهترین واکسن اعتقادی، خصوصا، در حوزه مهجور مانده مهدویت، را ایفا کرده و با به چالش کشیدن برخی مبانی فکری و اعتقادی، امکان پویای و بازنگری در اندیشه های فقهی-علمی و تبیین عمومی آن برای جامعه را فراهم نماید. اما به هر ترتیب این فرصت نیز قربانی کج اندیشی، تحجر و انحصارطلبی، شد.

والسلام.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا